پاداش مادرى ناتوان در دوران پیرى !
پیرزنى که توسط فرزندانش در یکى از خیابان هاى تهران رها و سرگردان شده بود، گریان و نالان چنین گفت : بچه ها بى وفا و سنگدل شده اند. این روزها که آفتاب عمر لب بام و پایم کنار گور است ، از خانه بیرونم کرده اند، مى گویند: تو دیگر پیر و عاطل شده اى ، ما که له له تو نیستم ! من حالا چه کار کنم توى این شهر بزرگ نه جایى دارم ، نه کسى را مى شناسم ، حتى سگ هاى ولگرد کوچه و خیابان هم یک پیرزن هفتاد ساله را به لانه خود راه نمى دهند... در حالى که اشک از چشمان پیر سالخورده همچنان سرازیر بود ماجرایش را براى افسر نگهبان چنین تعریف کرد:
... یک عمر خون جگر خوردم تا بچه هایم را بزرگ کردم ، از خون و استخوانم براى آن ها مایه گذاشتم ، لباس عروسى و دامادى تنشان کردم ، گفتم دیگر نفسى راحت مى کشم ، دوران خوشى و نیکبختى ام فرا رسیده است . ولى افسوس ! مى گویند:
پیر شده اى غیر از دردسر، براى ما چیزى ندارى ، ما که سند نداده ایم تا آخر عمر جور تو را بکشیم ...!
این در حالى است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خدمت به پدر و مادر را از جهاد بالاتر و نگاه محبت آمیز به صورت آنان را عبادت مى داند و مى فرماید: روزى اگر صد مرتبه هم به صورت پدر و مادرت نگاه کنى عبادت محسوب شده و براى هر نگاهى ثواب یک حج مقبول منظور مى شود.
ابوذر غفارى در این زمینه روایتى دیگر نقل کرده ، او مى گوید: از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: نگاه به چهار چیز عبادت است . 1 نگاه به چهره على بن ابى طالب علیه السلام 2 نگاه مهرآمیز به چهره پدر و مادر 3 نگاه به قرآن 4 نگاه به کعبه .
امام باقر علیه السلام مى فرماید: مردى به حضور حضرت رسول صلى الله علیه و آله آمده ، عرض کرد یا رسول الله ! پدر و مادرم به سخن پیرى و شکستگى رسیدند تا این که پدرم از دنیا رفت و مادرم به حدى پیر و ناتوان شده است که غذا را نرم مى کنم و در دهانش مى گذارم و او را همانند طفل شیرخوار قنداق مى کنم و در میان گهواره مى گذارم و مى جنبانم تا خوابش ببرد. پس از آن کارش به جایى رسید که از من چیزى در خواست مى کرد، نمى دانستم چه مى گوید و چه مى خواهد! و خلاصه آن چه از دستم بر مى آید در مورد وى مضایقه نمى کنم ، یا رسول الله ! آیا حق مادرم را ادا کرده ام ؟! رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: نه ، هرگز! حتى یک ناله از ناله هاى او را جبران نکرده اى . (262)
بلى هنگامى وضع حمل که مادر مرگ را آشکارا در برابر چشمانش مى بیند و از شدت درد و فریاد سر مى دهد و گاهى رنگ مرده به خود مى گیرد، با رفتار و حرکات عادى فرزندان قابل جبران نیست ، چه بسا مادرانى که قربانى فرزندان خود شده اند، و از شدت درد و ناراحتى در هنگام تولد فرزندانشان جان باخته اند.
اساسا از منظر آیات و روایات حق مادر را ادا کردن ناممکن است ولى از آن جایى که گفته اند:
آب دریا را اگر نتوان کشید |
لیک قدر تشنگى باید چشید |
ولى با همه این ، فرزندان با ایمان باید تلاش کنند تا در حد امکان و توانائى خویش حقوق مادر را رعایت نمایند. از رسول اکرم صلى الله علیه و آله سؤ ال شد که حق پدر چیست ؟ فرمود: تا زنده است از او اطاعت کنى و از دستوراتش سرپیچى ننمائى . سپس سؤ ال شد: حق مادر چیست ؟
فرمود: هیهات ! هیهات ! که بتوانى حق مادر را اداکنى . هر آینه اگر به اندازه ریگ هاى بیابان عالج (صحرایى در عربستان ) و دانه هاى باران به مادر خدمت کنى و بنده وار در پیش او بایستى این همه خدمات تو به اندازه زحمات وى در هنگامى که در رحم او بودى و سنگینى تو را تحمل مى نمود نخواهد بود.
پس اگر انسان بخواهد حق پدرش را ادا کند باید تا آخر عمر در خدمت و اطاعت وى باشد و اگر بخواهد حق مادر را ادا کند، باید با تمام وجود و با همه امکاناتش و بنده وار در خدمت مادرش باشد، و این در حالى است که هنوز نتوانسته است ، حداقل زحمات دوران حمل را که مادرش متحمل شده جبران نماید.
به نقل از کتاب پدر ، مادر شما دوست دارم / ص 183 .