پاسخ لطیف علامه حلّى به سیّدِ نااهل
روزى علامه حلى در مجلس سلطان محمد خدا بنده، با علماى
مذاهب اهل تسنن بحث و مناظره مى نمود. در پایان بحث و
مناظره و بیان حقیقت مذهب شیعه امامیه ، علامه خطبه
بلیغى مشتمل بر ستایش خداوند و درود بر پیغمبر خاتم و ائمه
طاهرین علیهم السلام ایراد نمود. چون به نام ائمه اطهار ع رسید
بر آن ذوات مقدس درود فرستاد.
سیدى از علماى موصل که پیرو مذهب تسنن و مردى ناصبى و
دشمن خاندان پیغمبرص بود! نیز در مجلس شاه حضور
داشت . سید موصلى ساکت نشسته بود و به سخنان علامه
حلى پیشواى دانشمندان شیعه گوش مى داد.
همین که علامه به نام ائمه اطهار ع رسید و بر آنان صلوات
فرستاد. سید موصلى برآشفت و چون بهانه خوبى به دست آورده بود، رو کرد به علامه و گفت:
شما شیعیان چه دلیلى دارید که بر غیر پیغمبران الهى هم صلوات و درود می فرستید؟
علامه بدون درنگ فرمود: دلیل ما این آیه قرآن است که مى
فرماید: الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ *
أُوْلَئکَ عَلَیهِْمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُهْتَدُون ؛
کسانى که هر گاه مصیبتى به آنها مى رسد مى گویند: ما از آن خدائیم و به
سوى او بازگشت مى کنیم * درود و رحمت خداوند بر آنان باد، و
آنها راه یافتگان هستند.
سید موصلى با عصبانیت گفت : کدام مصیبت به خاندان پیغمبر و
امامان شما رسیده است که طبق این آیه شایسته درود الهى
باشند؟ علامه فرمود :آیا مصیبتی سختتر و دردناکتر از این
است که مانند تو فرزند نا اهلى از میان آنها پیدا شود که
بیگانگان را بر آنها مقدم داشته و برتر بداند، تا جائى که حاضر
نباشد فضائل پدران پاکزاد خود را بشنود؟!
حاضران مجلس همگى از پاسخ به موقع علامه خندیدند و به
حاضر جوابى و هوشمندیِ علامه حلّی آفرین گفتند، و به ریشخند
سید موصلى پرداختند.
سعدی در این زمینه گفته :
با بدان یار گشت پسرنوح خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد