سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موسسه ی فرهنگ عترت ع

نظر

 

   دختر زیبا و حافظ قرآن

 

 هارون الرشید، پنجمین خلیفه عباسى، روزى شنید که یکى از کارمندانش کنیزى
زیبا و با کمال در اختیار دارد؛ او را احضار کرده و درخواست خرید کنیزک را نمود. آن مرد از نهایت علاقه‏اى‏که به کنیز داشت چیزى نگفت و غمگین و محزون به
خانه برگشت.

 کنیزِ باهوش، همینکه از ناراحتى مولاى خویش آگاه گشت، از او علت را جویا شد؛ مرد گفت: «مى دانى من چقدر به تو علاقه مندم، براى اینکه علاوه بر کمالات ظاهرى و باطنى، حافظ و قارى قرآن هستى؛ ولى امروز خلیفه امر نموده ترا به دربار بفرستم.» کنیز با لحنى مهرآمیز به مولایش گفت: «ناراحت نشو من بحول و قوه الهى با او سخن مى گویم و او ناچار مرا بتو باز مى گرداند.»

 کنیز به دربار رفت. موقعى که چشم خلیفه به جمال او افتاد، مجذوب او گشته و بى اختیار پرسید: «عجب جمال زیبائى دارى ؟!»

 کنیز: «یَزیدُ فى الْخَلْقِ ما یَشاءُ اِنَّ اللَّه عَلى کُلِ‏ّ شىٍ قَدیر.(195)؛ خداوند هر چه بخواهد، در زیبائیهاى آفرینش مى افزاید و او بر هر چیزى تواناست.

 خلیفه از گفتار لطیف و رفتار ظریف او تعجب نموده و گفت: «از آیات قرآن جواب مى دهى ؟»

 کنیز:« هذا مِنْ فَضْلِ رَبّى.(196)؛این توانائى، از فضل خداى من است.»

 خلیفه: «شنیده ام صوت زیبا و قرائت شیوائى دارى، قدرى براى من قرآن بخوان.» کنیز با لحن حجازى و با صوتى دلربا، شروع به تلاوت قرآن کرد:« بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏إِنَّ هَذَا أَخِى لَهُ تِسعٌ وَ تِسعُونَ نَعْجَةً وَ لىَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَ عَزَّنى فى الخِْطابِ(197)؛ این برادر من است او نود و نه میش دارد و من یکى بیش ندارم، امّا او اصرار مى کند که: این یکى را هم به من واگذار و در سخن گفتن بر من غلبه کرده است.»

 با خواندن این آیه، به خلیفه فهماند که تو با این همه کنیزان ماهرو، در حرمسرا سیر نمى شوى و چشم طمع، به کنیزى که در خانه یکى از کارمندان توست دوخته اى.

 آنچنان این آیه اثر عمیق در دل سخت هارون گذاشت که بى اختیار اشکهایش فرو ریخت و به او گفت: «اى کنیز! معلوم مى شود که مولاى خود را بى اندازه دوست دارى ؟»

 کنیز گفت: «وَ اَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ.(198)؛ خداوند دلهاى آنها را به هم نزدیک کرده و اُلْفت داد.»

 هارون که در مقابل جوابهاى منطقى و قرآنى کنیز، کاملاً خود را باخته بود از خواسته شیطانى خویش منصرف شده و با این آیه به او پاسخ داد:« وَ لا تخَافى وَ لا تحْزَنى إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ (199)؛ نترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز مى گردانیم.» سپس دستور داد خلعتى به کنیز بدهند و او را نزد مولایش برگردانند.

 به نقل از کتاب نکته ها و قصه های لطیف: پیرامون قرآن شریف / تالیف عبدالکریم پاک نیا تبریزی / ص 64 /  انتشارات فرهنگ اهل بیت ع .

 

نکته ها و قصه های لطیف: پیرامون قرآن شریف

 

 

انتشارات فرهنگ اهل‌بیت(ع)  چاپ دوم کتاب «نکته ها و قصه های لطیف» را اخیرا به

قیمت 18000 ریال به بازار نشر عرضه  کرده‌است. 
 علاقه مندان برای تهیه ی این کتاب قرآنی می توانند با  شماره ی 09125515977
انتشارات فرهنگ اهل‌بیت (ع)  تماس بگیرند.