درس هایی از جناب حر ریاحی - دوم مهر 96 راز عاقبت به خیر شدن جناب حرّ / منتظر در همه حال احترام امامش را نگاه می دارد . |
حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا، مدرس سطح عالی حوزه و محقق و مولف سیره اهل بیت علیهم السلام در گفت و گو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان در رابطه با «الگوهای رفتاری یاران عاشورا» برای منتظران اظهار کرد: جناب «حر ریاحی» یکی از شهدای برجسته عاشورا است که واکاوی رفتار ایشان در کربلا می تواند درس های خوبی برای ما به دنبال داشته باشد؛ از جمله موضوع «ادب» ایشان که همین ادب ، باعث شد موفق به توبه شوند.
وی افزود: اگرچه جناب «حّر ریاحی» خطاهایی هم داشت، اما از همان ابتدا وقتی بین راه با حضرت امام حسین علیه السلام مواجه شد، ادب و احترام حضرت را حفظ کرد به گونه ای که وقتی حضرت به او فرمودند: «شما با یاران خود نماز بخوانید و من نیز با یاران خود نماز می خوانم» جناب حّر نپذیرفت و عرض کرد: «خیر! ما با شما و به امامت شما، نماز می خوانیم.»
ما امروز به شدت نیازمند بهره گیری از سپری به نام «ادب» هستیم
کارشناس تاریخ و سیره تصریح کرد: جناب حرّ هر چند خطاهای بزرگی داشت - به عنوان مثال قصد داشت که حضرت سید الشهدا علیه السلام را به دشمن تحویل دهد یا اینکه راه را بر حضرت بست- اما این خطاها را جبران کرد. ایشان در عین این که با امام مخالفت می کرد ولی ادب را هم رعایت می کرد. بخصوص در احترام نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها ادب خود را به شکل برجستهای نشان داد. آن چنان که وقتی حضرت خطاب به او فرمودند: «سَکَلَتکَ اَمُّک؛ مادرت به عزایت بنشیند» جناب حرّ گفت: «اگر در میان عرب کسی جز شما مادرم را یاد می کرد من نیز مادر او را یاد می کردم اما عظمت مادر شما حضرت زهرا سلام الله علیها مانع از این کار است.» به عبارت دیگر نقطه برجسته ی ادب حّر در برابر امام، مسئله ادب او نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها است.
حجت الاسلام پاک نیا با اشاره به اهمیت مسئله ادب و نیاز مبرم جامعه ی امروز به این مسئله گفت: امروز در جامعه ما این مسئله بسیار مورد نیاز است و ما بسیار به این سپر بزرگ (ادب) نیاز داریم. برای منتظران امام عصر علیه السلام نیز این مسئله درس بزرگی است که حتی با دشمن خود «ادب» را مراعات کنند.
مدرس سطح عالی حوزه ادامه داد: نکته دیگر در زندگی جناب حّر این است که وقتی دید امام حسین علیه السلام بر کار خود اصرار دارند و از شهادت هم هراسی ندارند؛ بسیار نگران عاقبت کار و شهادت امام شد و به حضرت عرضه داشت: «اینان تصمیم به قتل شما دارند، پس از این راهی که آمده اید بازگردید» و به این صورت نگرانی خود را نسبت به این مسئله ابراز کرد. امام نیز پاسخ او را داده و فرمودند که این مسیر، مسیر جوانمردان است.
جناب حرّ برای امام نامه ننوشته بود اما جوانمردی کرد
پاک نیا با اشاره به روایت مشهور مقایسه یک ساعت تفکر و 70 سال عبادت گفت: روایت داریم که یک ساعت تفکر از عبادت 70 سال بهتر است. از شیخ مرتضی انصاری سوال کردند که چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا می شود کسی یک ساعت تفکر کند و این تفکر او از عبادت 70 ساله یک عابد برتر باشد؟ شیخ انصاری فرمودند: «بله، فکری مانند فکر جناب حرّ در روز عاشورا؛ او یک ساعت تفکر و تأمّل کرد و بهشت و جهنم را تشخیص داد؛ اما عمر سعد سالها عبادت کرد و در پایان نتوانست راه درست را تشخیص دهد» بنابراین برتری یک لحظه تفکر از 70 سال عبادت را می توان از جناب حر آموخت.
مولف سیره اهل بیت علیهم السلام در بخش دیگر سخنان خود یادآور شد: استفاده به موقع از فرصت ها را نیز می توان از جناب حر یاد گرفت. جناب حر یک ثانیه را نیز از دست نداد، اگر چند ساعتی بیشتر تأمل می کرد ممکن بود حضرت به شهادت برسند و او هرگز عاقبت به خیر نمی شد. ایشان از فرصت ها بهترین استفاده ها را کرد و راهش را از باطل به حق برگرداند.
وی با بیان این نکته که جناب حرّ به امام نامه ننوشته بود اما آمد و در کنار امام قرار گرفت؛ افزود: خیلی ها به امام نامه نوشتند اما نیامدند؛ توّابین که ما در تاریخ درباره آنها می خوانیم برای امام نامه نوشته بودند اما زمانی که امام آمدند به یاری امام نشتافتند. وقتی حضرت نامه ها را به حرّ نشان دادند حرّ عرضه داشت: «من نامه ننوشته ام» اما با این حال در کنار امام قرار گرفت و از حضرت دفاع کرد، این نیز درس بزرگ دیگری است برای ما که گاهی ممکن است انسان جور دیگران را بکشد. شایسته و بایسته آن بود افرادی که برای حضرت نامه نوشته بودند، می آمدند و در کربلا از امام دفاع می کردند اما حرّ به جای آنها آمد و اشتباه آنان را جبران کرد.
دلیل این که از نسل جناب حرّ برکات فراوانی به وجود آمد
حجت الاسلام پاک نیا خاطرنشان کرد: جناب حرّ اسوه ای است برای کسانی که در زندگی یک عمر راه را اشتباه رفته اند نه فقط کسانی که یک بار اشتباه کرده باشند. به همین دلیل هم از نسل حرّ برکات فراوانی به وجود آمد. امروز در منطقه جبل عامل لبنان یکی از مشهورترین علمای ما از نسل حرّ است «شیخ حرّ عاملی» صاحب کتاب وسایل الشیعه. دقت کنیم که اثر وضعی یک کار می تواند این چنین باشد یعنی بعد از هزار سال پس از واقعه عاشورا، فرزندی از نسل جناب حرّ ریاحی به دنیا آمد و شیعه را با کتاب گرانقدر «وسایل الشیعه» احیا کرد.
مدرس و استاد حوزه تصریح کرد: نکته دیگری که می توان در اینجا بدان اشاره کرد موضوع شهادت بستگان علاوه بر شهادت خود فرد است که به عنوان یکی از فضایل حضرت عباس علیه السلام نیز مورد اشاره قرار می گیرد. این موضوع درباره جناب حرّ نیز نقل شده است چرا که جناب حّر، پسر، برادر و غلامش را نیز همراه خود به سوی امام آورد و به این راه سوق داد. بنابراین ما نیز می توانیم دیگران را هم تشویق کرده و به سوی این مسیر هدایت کنیم. همچنان که ایشان چنین کاری را انجام داد و چند نفر را با خود همراه کرد که در عاشورا به شهادت رسیدند.
حرّ تلاش کرد تا دیگران را نیز به سوی بهشت هدایت کند
«مقوله توبه به موقع» از دیگر نکات درس آموزی است که پاک نیا با اشاره به آن گفت: جناب حرّ به سرعت و به صراحت توبه کرد و از امام علیه السلام سوال کرد که آیا توبه من قبول است؟ حضرت نیز فرمودند: بله. با وجود آن که ایشان خطاهای بزرگی مرتکب شده بود. آموزه دیگری که می توان از جناب حرّ آموخت اراده و عزم راسخ است که ایشان هر دو را داشت. ایشان شخصیتی متزلزل نبود و توبه ای جوانمردانه انجام داد و جبران کرد. وقتی به محضر امام علیه السلام رسید عرض کرد: «من می خواهم جبران کنم؛ من اولین کسی بودم که راه را بر شما بستم، پس می خواهم اولین نفر باشم که در رکاب شما به شهادت می رسم»
وی ادامه داد: جناب حرّ حتی آمد و کوفیان را موعظه کرد. در واقع تلاش کرد تا آنها را نیز هدایت کند و سعی داشت همفکران قبلی خود را از آتش جهنم برهاند. به همین دلیل موقعیت آنها و موقعیت امام علیه السلام را برای آنان تبیین کرد. و این توجه جناب جرّ نسبت به دیگران برای ما قابل الگوگیری است. نکته قابل توجه دیگر مسئله زمان شناسی جناب حرّ است؛ توّابین هم توبه کردند جناب حرّ هم توبه کرد اما این کجا و آن کجا! آنها بعد از اینکه همه یاران امام و شخص حضرت به شهادت رسیدند و آن قضایا پس از شهادت پیش آمد توبه کردند. اما حرّ همان لحظه تصمیم گرفت.
پاک نیا خاطرنشان کرد: ولایت پذیری جناب حرّ هم نباید فراموش کرد. ایشان وقتی کلام امام را شنید و تصمیم دشمن برای شهادت آن حضرت را دید گفت: «من بهشت و جهنم را پیش روی خود می بینم اما هرگز بهشت را با چیزی معاوضه نخواهم کرد» و این مسئله را با امام در میان گذاشت و پس از جلب رضایت امام به میدان رفت و به شهادت رسید.