اسفند / 1386 بررسی رویکردهای عقلی و نقلی به قیام اباعبداللهالحسین (ع) / (33) | ||||
گروه اندیشه: امام حسین(ع) با قرائت آیه «وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا» این درس را آموخت که در حرکتهای توحیدی، کارگزاران امین و جان برکف لازم است و افراد ترسو، ضعیفالنفس و ضعیفالایمان هرگز نمیتوانند دین حق را یاری کنند و از ارزشهای الهی پاسداری کنند.
پیش از این چهار بخش از گفتوگوی خبرنگار سرویس اندیشه و علم خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با حجتالاسلام «عبدالکریم پاکنیا» درباره پیامهای قرآنی عاشورا تقدیم شد. در این گفتوگوها تلاش میشود تا از دریچه نورانی آیاتی از قرآن که مورد استفاده ابا عبدالله الحسین (ع) در طول قیام متعالی ایشان قرار گرفته است، به شناختی از روح این قیام دست یابیم. در بخش نخست به اهمیت آیات متبلور در واقعه عاشورا اشاره و تاکید شد که این حرکت، استمرار حرکت انبیای الهی است و همچنان بر پایه و غایت هدایت انسانها میچرخد. همچنین تاکید شد که قیام مشروع سالار شهیدان به مثابه اتمام حجتی برای آحاد جامعه مسلمان به شمار میرود. پاکنیا «تسلیم شدن به قضای الهی» را به عنوان یکی از ارکان قیام امام حسین (ع) برشمرد و امام حسین (ع) را منادی باوری توحیدی دانست که بارها در پیامهای خود، اعلان فرمود که وقتی قرار است همه افراد ذائقه موت را بچشند؛ چه بهتر که آن شهادت در راه خدا باشد. «پاکنیا» یکی از تبعات عظیم این حرکت الهی را جدایی حق از باطل یا «فرقان» خواند. وی در همین رابطه جایگاه و اهمیت امامان صالح را تبیین کرده و دلدادگی مطلق به خدا را یکی از عوامل مقاومت امام حسین (ع) دانست.
اینک پنجمین بخش این گفتوگو از خاطرتان میگذرد. حجتالاسلام «عبدالکریم پاکنیا» یکی از نکات مهم قیام امام حسین (ع) را «گزینش افراد صالح» خوانده و گفت: هنگامیکه قافله کربلا به قصر «بنیمقاتل» رسید، متوجه شد که «عبیدالله بن حر جعفی» یکی از سرشناسان کوفه در آنجا خیمه زده، امام اول پیکی به سوی او فرستاد و از او دعوت کرد تا در حماسه عاشورا امام را همراهی کند، وقتی پاسخ مثبتی نداد، حضرت شخصا برای دعوت او رفت. وی افزود: بعد از اینکه سخنانی بین امام و عبیدالله رد و بدل شد، نهایتا به امام گفت: آقا! من خودم نمیتوانم بیایم، اما از نظر مالی یاریتان میکنم و این اسب تندرو و شمشیر خود را که هر دو در نوع خود ممتازند، تقدیم شما میکنم. امام فرمود: «ما برای شمشیر و اسب تو نیامدهایم، ما یاری کردن شخص تو را میخواهیم. اگر تو جان خود را از ما دریغ میداری، ما نیازی به مال تو نداریم». آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند: «وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا» (و من آن نیستم که گمراهگران را همکار خود بگیرم) (کهف 51). مولف کتاب «الخصائص الحسینیه » در تشریح فلسفه قرائت این آیه افزود: امام با قرائت این آیه، یکی دیگر از صفحات زرین تاریخ عاشورا را ورق زد و درس دیگری به افراد آموخت که در حرکتهای توحیدی، کارگزاران امین و جان برکف لازم است و افراد ترسو، ضعیفالنفس و ضعیفالایمان هرگز نمیتوانند دین حق را یاری کنند و از ارزشهای الهی پاسداری کنند.
نویسنده کتاب «آموزههای وحی در قصههای تربیتی» با بیان اینکه افراد را باید در گردنههای سخت آزمایش کرد، تصریح کرد: نیروهای مخلص و تمامعیار را انتخاب کرد. منحرفان سیاسی که استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی ندارند نمیتوانند تا پایان مقاومت کنند و در یک کلام افراد گمراه در حرکتهای هدایتآفرین عاجز و ناتوانند. همین آیه را امام علی (ع) هنگامی قرائت کرد که به آن حضرت پیشنهاد عدم عزل معاویه را تا استقرار یافتن حکومتش کرده بودند. مدرس حوزه علمیه قم در شناخت «رمز توحید و عرفان و مقاومت» در قیام الهی امام (ع) افزود: آیه استرجاع از جمله آیات و عباراتی است که امام حسین (ع) به هنگام شهادت یاران باوفایش و در موارد دیگر، بارها آن را تلاوت میفرمود و به این ترتیب پناهندگی خود را در مواقع سخت به خداوند ابراز میکرد. «پاکنیا» در همین رابطه به خبر شهادت «مسلم بن عقیل» و «هانی بن عروه» اشاره کرده و اذعان کرد: امام حسین (ع) خبر شهادت مسلم و هانی را در منزل «ثعلبیه» شنید و به طور مکرر آیه «انا لله و انا الیه راجعون» را تلاوت فرمود و برای آن دو رحمت الهی را آرزو کرد. بعد از گذر از ناحیه قصر «بنی مقاتل»، خواب مختصری بر روی مرکب بر حضرت چیره شد، وقتی بیدار شد فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» و «الحمدلله رب العالمین» و دوبار این جمله را تکرار کرد؛ وقتی حضرت علی اکبر پرسید: «پدر جان جانم به فدایت! چرا کلمه استرجاع و حمد بر خدا را بر زبان جاری کردی؟» امام فرمود: «در عالم رویا سواری بر من ظاهر شد و گفت: «القوم یسیرون و المنایا تسری الیهم» (این گروه میروند و مرگ هم در پی آنان میرود). فهمیدم که خبر مرگ ما را میدهند به همین لحاظ آیه استرجاع را خواندم. حضرت علی اکبر فرمود: «یا ابت، لا اراک الله سوءا، السنا علی الحق» (پدرجان! خداوند به شما بد ندهد آیا ما بر حق نیستیم؟) مدرس حوزه علمیه قم در بیان پاسخ امام گفت: امام فرمود: «بلی، سوگند به کسی که همه بندگان به سوی او باز میگردند ما بر حقیم» حضرت علی اکبر فرمود: «پدر جان! پس ما هیچ باکی از مرگ در راه حق نداریم» امام حسین (ع) فرمودند: «خداوند بهترین پاداشی که از سوی پدرش میدهد به تو عنایت فرماید.» این گفتوگو ادامه دارد ... . |