به گزارش پایگاه تخصصی امام حسین علیه‌السلام کرب‌وبلا، به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و بررسی و تحلیل جایگاه خواص در شکل گیری واقعه عاشورا و تشریح جایگاه معتمدین و متنفذین جامعه معاصر حرکت و قیام حضرت سیدالشهدا (ع) در نهضت حضرت اباعبدالله (ع)، بر آن شدیم تا گفت‌وگویی با حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم پاک نیا؛ عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ترتیب دهیم که، مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

پاک نیا با اشاره به این نکته که اصولا مردمان در هر جامعه‌ای به دو دسته تقسیم می‌شوند و این تقسیم بندی هم شامل افرادی می‌شود که از روی فکر و تعقل و آگاهی عمل می‌کنند و هم عده‌ای دیگر که پیرو و دنباله رو گروه اول هستند؛ بیان کرد: زمانی که از خواص در شکل گیری واقعه عاشورا صحبت می‌شود مقصود افرادی هستند که صاحب فکر و تعقل و آزادی عمل و قدرت نفوذ در مردم بودند که این افراد در این مسیر، آنگونه که می‌بایست عمل می‌کردند؛ عمل نکردند و باعث شکل گیری فاجعه عظیم عاشورا شدند.

وی گفت: خواص در دوران حضرت سیدالشهدا (ع) به دو گروه تقسیم شده بودند. عده‌ای از این خواص با هوشیاری توانستند فرصت را غنیمت بشمارند و با پیوستن به نهضت اباعبدالله (ع) و یاری ایشان و سفیر گرانقدر ایشان، جناب مسلم بن عقیل (ع) خود را در دنیا و آخرت رو سفید و سربلند نمایند و عده‌ای دیگر بنا بر لغزش و ضعف نفس و اغوای شیطان از همراهی حق و یاری امام زمان (ع) دست کشیدند و خود را در تاریخ خوار و زبون و روسیاه ساختند.

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: عمده علل لغزش خواص در شکل گیری واقعه عاشورا و غفلت از نهضت حضرت سیدالشهدا (ع)، طبق نقل‌های متقن تاریخی، دنیا دوستی و لغزش و میل به مطامع دنیوی بیان شده است. ما زمانی که به تاریخ عاشورا نگاه می‌کنیم می‌بینیم این رویکرد خواص بود که سرنوشت این قیام را تغییر داد.

پاک نیا با بیان این نکته که عمده نامه نگاری‌ها و مکاتبات با حضرت سیدالشهدا (ع) و دعوت از ایشان توسط سران و بزرگان و خواص کوفه صورت گرفت بود که حضرت (ع) را مجاب ساخت تا به سمت کوفه حرکت نمایند، ادامه داد: سوگمندانه همین خواص با توجه به دعوت صریح از امام (ع) و خواست از ایشان برای به عهده گرفتن امامت و هدایت جامعه مسلمین، از یاری سفیر حضرت (ع) در کوفه خودداری کردند و با توجه به توطئه فرزند منحوس زیاد، یعنی عبیدالله (لعن الله)؛ قیام جناب مسلم (ع) در کوفه در هم شکسته شد و ایشان ناجوانمردانه در دارالاماره کوفه به شهادت رسیدند.

 

تاریخ منحوس آل امیه که سراسر اغواگری و فریب کاری و دغل کاری است مملو است از این بدعهدی‌ها و عهد شکستن‌ها که متأسفانه داستان‌های غمباری من جمله؛ واقعه صفین و نهروان و صلح امام حسن (ع) و قیام حضرت سیدالشهدا (ع) را رقم زدند.

 

 

مؤلف اثر الخصائص النبویه (ص) تصریح کرد: از مهمترین خواص تأثیرگذار در این دوران می‌توان به شریح قاضی اشاره داشت. این شخص که زمانی قاضی حکومت حضرت امیر (ع) بود در زمان اسارت جناب هانی در دارالحکومه بنا به درخواست ابن زیاد لعین، با شهادت دروغ باعث پراکندگی مردم از کنار ارگ حاکمیتی می‌شود و همین امر سبب می‌گردد که ابن زیاد جنایتکار، دست به خون مطهر هانی بن عروه و مسلم بن عقیل (ع) بیاراید. این شخص با تطمیع و فریب با توجه به صاحب نامی و اشتهار به تقوا، مردم را تحت تأثیر قرار داد و به عبارتی صحیح تر، اولین جرقه شکست قیام جناب مسلم (ع) در کوفه توسط همین شخص زده شد.

پاک نیا افزود: در طول تاریخ بسیار از این کج روی‌ها و ناسپاسی‌های خواص مشاهده می‌شود که توانسته است مسیر حرکت جوامع را دگرگون نماید. تاریخ منحوس آل امیه که سراسر اغواگری و فریب کاری و دغل کاری است مملو است از این بدعهدی‌ها و عهد شکستن‌ها که متأسفانه داستان‌های غمباری من جمله؛ واقعه صفین و نهروان و صلح امام حسن (ع) و قیام حضرت سیدالشهدا (ع) را رقم زدند.

این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ادامه داد: یکی دیگر از خواص مشهور در شکل گیری واقعه عاشورا شخصی به نام عبیدالله بن حُر جعفی است. این شخص با توجه به این نکته که در شهر کوفه صاحب نفوذ بود، اما؛ با توجه به مراجعه مستقیم و حضوری حضرت سیدالشهدا (ع) و درخواست از وی برای همراهی قیام؛ از همراهی امام (ع) استنکاف نمود و یاری حضرت سیدالشهدا (ع) را بی جواب گذاشت. او بعد از شهادت حضرت (ع) بنا به نقل قول تاریخی، عمری را با روسیاهی و بدنامی گذراند و در نهایت با خفت و ذلت از این دنیا خارج شد.

مؤلف کتاب الخصائص الرضویه (ع) افزود: در بین شیعیان بنام کوفه که به تعبیری خواص شیعه نامیده می‌شدند؛ یک نام به شدت به چشم می‌آید. این شخص کسی نیست جز سلیمان بن صرد خزاعی. این فرد که از شیعیان و محبین حضرت امیر (ع) در کوفه بود در نامه نگاری و مکاتبه با حضرت (ع) در مدینه بسیار سعی و تلاش داشت و پیوسته امام (ع) را به کوفه فرا می‌خواند. وی در واقعه دستگیری و شهادت جناب مسلم (ع) در کوفه از ترس جان خاموش ماند و فعلی انجام نداد و پس از ورود امام (ع) به صحرای کربلا نیز، از پیوستن به ایشان و یاری حضرت (ع) خودداری کرد.

پاک نیا ابراز کرد: سلیمان بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) و در حدود سال 65 هجری با تشکیل گروهی و ادعای خونخواهی حضرت سیدالشهدا (ع) پایه گذار قیام توابین در کوفه شد. این قیام که به تعبیری پشیمانی و توبه و انابه محبین و دوستداران حضرت اباعبدالله (ع) بود، با حرکت به سمت مرقد مطهر سیدالشهدا (ع) و انجام غسل شهادت در آب فرات شکل گرفت و سپاه سلیمان برای درهم شکستن سپاه بنی امیه به سمت شامات حرکت کرد . این حرکت و قیام در نهایت در مکانی بنام «عین الورده» با سپاه شام به سرکردگی حصین بن نمیر، روبرو گشت و بعد از نبردی بسیار سخت و سنگین، سلیمان به شهادت رسید و این چنین در تاریخ نامش به عنوان سرکرده قیام توابین مشهور گشت.

 

حر بن یزید که اساسا می‌توان گفت که یک مکتب خاص در عالم تشیع و جهان پیرامونی است، با توجه به قدرت تفکر و تعقلی که داشت در لحظه حساس تصمیم گیری، دچار شک و شبهه و تردید نشد و با اطمینان خاطر و قدرت عقل، مسیر حق و حقیقت را انتخاب و مشتاقانه خود را به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) می‌رساند و جان گرامی خود را در این مسیر فدا می‌نماید.

 

 

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه تصریح کرد: یکی دیگر از خواص بنامی که در واقعه عاشورا می‌توان از او یاد کرد؛ شخصی است به نام حُر بن یزید ریاحی؛ این شخص که فرمانده سپاه عبیدالله ملعون بود، در ابتدای ورود حضرت سیدالشهدا (ع) به سرزمین عراق راه ایشان را مسدود کرد و سپس ایشان را به صحرای کربلا هدایت نمود. وی با توجه به قرار گیری در جایگاه امیری سپاه کوفه در ابتدای دیدار سیدالشهدا (ع) با یارانش در نماز، به امام (ع) اقتدا می‌نماید و از ایشان و خاندان جلیله حضرت (ع) به بزرگی و کرامت یاد می‌نماید.

وی گفت: حر بن یزید که اساسا می‌توان گفت که یک مکتب خاص در عالم تشیع و جهان پیرامونی است، با توجه به قدرت تفکر و تعقلی که داشت در لحظه حساس تصمیم گیری، دچار شک و شبهه و تردید نشد و با اطمینان خاطر و قدرت عقل، مسیر حق و حقیقت را انتخاب و مشتاقانه خود را به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) می‌رساند و جان گرامی خود را در این مسیر فدا می‌نماید.

پاک نیا ابراز کرد: جناب حُر بن یزید یکی از خواص و استوانه‌های محکم واقعه عاشورا تا قیام قیامت است و این وجود مقدس برای تمامی اعصار سرمشق تعقل و انتخاب صحیح و دوری از کج روی و انحراف در آخرین لحظات و زمان‌های زندگی است.

این استاد حوزه و دانشگاه ابراز کرد: در شکل گیری و قیام حضرت اباعبدالله (ع) یکی دیگر از خواصی که بِجد جای بحث و کنکاش دارد و می‌توان بسیار در باب او گفت‌وگو کرد، شخصی گرامی و بزرگواراست به نام «مسلم بن عوسجه». او که یکی از دلدادگان و مریدان حضرت امیر (ع) بود بعد از شهادت جناب مسلم (ع) و پیمان شکنی کوفیان، بطور مخفیانه در کوفه زندگی می‌کرد تا زمانی که از ورود امام (ع) به کربلا توسط حبیب بن مظاهر (رحمه الله) آگاه می‌شود. او و حبیب سپس به صورت مخفیانه از کوفه خارج و خود را در کربلا به امام (ع) می‌رسانند. در تاریخ گزارش شده است در شب عاشورا که حضرت سیدالشهدا (ع) بیعت خود را از یاران برداشتند و خواستند که کربلا را ترک کنند، این جناب مسلم بن عوسجه بود که خطبه‌ای غرا در وصف سیدالشهدا (ع) قرائت کرد و باعث مسرت و شادمانی اهل بیت (ع) گشت.

 

مسلم بن عوسجه در شب عاشورا خطاب به وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند: به خدای سوگند که اگر هفتاد بار بمیرم و زنده شوم و دوباره بمیرم و بدنم را بسوزانند و خاکسترم را در باد دهند و دوباره زنده شوم؛ هرگز دست از دامانت بر ندارم که مرگ در راه شما سعادتی است ابدی و بعد از این مشقت و سختی گشایشی است دائمی و بی انتها.

 

پاک نیا افزود: مسلم در شب عاشورا خطاب به وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند که چگونه تو را تنها گذاریم که آن هنگام که به دیدار رسول خدا (ص) برسیم شرمگین و اندوهناک باشیم. به خدای سوگند دست از شما بر نخواهیم داشت تا خدا بداند که حرمت رسول اکرم (ص) و خاندانش را گرامی داشته‌ایم. به خدای سوگند که اگر هفتاد بار بمیرم و زنده شوم و دوباره بمیرم و بدنم را بسوزانند و خاکسترم را در باد دهند و دوباره زنده شوم؛ هرگز دست از دامانت بر ندارم که مرگ در راه شما سعادتی است ابدی و بعد از این مشقت و سختی گشایشی است دائمی و بی انتها. این همان وعده‌ای است که خداوند به صابرین و مؤمنین داده است و من پیوسته در آرزوی تحقق این رؤیا هستم.

این مؤلف و محقق سیره اهل بیت (ع) گفت: جایگاه جناب مسلم در نهضت عاشورا به قدری وسیع و گرامی است که در زیارت ناحیه مقدسه که از امام زمان (عج) مروی است، این وجود نازنین به جناب مسلم (رحمه الله) سلام می‌نماید و او را، شهید راه عدالت و حق و حقیقت می‌نامد.

 پاک نیا در انتها خاطر نشان کرد: درس بزرگ نهضت عاشورا برای ما و در تمامی اعصار و نیز بررسی جایگاه افراد در این حرکت و پویش الهی این است که پیوسته می‌بایست در مسیر حق و عدالت گام برداریم و لحظه‌ای از تبعیت از امام و ولی خدا (عج) غافل نباشیم که همین غفلت و کوتاهی است که انسان را به سر منزل قساوت و شقاوت هدایت می‌‌کند. ما باید پیوسته مطیع اوامر الهی باشیم و در مسیر حمایت و همراهی ولی خدا (عج) کوتاهی و قصور نداشته باشیم و ان شاءالله خداوند توفیق گام نهادن در این مسیر را، به همه ما عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمه الله.