حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا تبریزی از توصیههای امام جواد(ع) به جوانان میگوید؛
« دانش طلبی» محور شخصیت اجتماعی جوانان شود
معارف / ملیحه پژمان - امام جواد (ع) در سال 203 قمری و در 7 سالگی بعد از شهادت پدر بزرگوارشان عهدهدار مسؤولیت هدایت و ارشاد جامعه شدند، برخی این سؤال را مطرح میکردند که آیا میتوان رهبری جامعه را به یک کودک 7 ساله سپرد؟ آیا یک کودک 7 ساله مدیریت، دوراندیشی و درایت یک مرد کامل را دارد؟
همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت نهمین پیشوای شیعه، ضمن عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمان حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، فرازهای زندگی علمی ایشان را در گفت وگو با حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا، مدرس حوزه علمیه و کارشناس معارف دینی، مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه میخوانید.
***
* امام جواد(ع) در 7 سالگی عهدهدار هدایت و رهبری جامعه اسلامی شدند، از منظر شیعه این انتصاب چه توجیهی دارد؟
- موضوع امامت در اندیشه شیعه یک موهبت الهی است زیرا از این دیدگاه، خداوند متعال هر کسی را که شایسته این مقام بداند، به منصب پیشوایی امت بر میگزیند؛ حتی اگر در کودکی باشد. مقیاس سن بالا، گرچه در میان مردم مقیاسی برای رسیدن به کمال محسوب میشود، اما در بینش وحیانی یک فرد در کودکی فضائل و کمالات و شرائط رهبری جامعه را ممکن است داشته باشد و اطاعت از وی نیز بر مردم واجب است.
البته خداوند متعال از این طریق میخواهد به مردم بفهماند که مقام نبوت و امامت، که تداوم راه نبوت است، همانند منصبهای معمولی نیست که با زمینهها و شرایط عادی انجام پذیرد، بلکه مقام معنوی نبوت و امامت بالاتر از این مناصب بوده و زمینهها و شرایط ویژه ای میطلبد. در عصری که زمینه امامت پیشوای نهم جوادالائمه (ع) فراهم آمده بود و آن حضرت در کودکی این منصب آسمانی را عهده دار شدند، از این نوع سؤالات زیاد مطرح میشد و پاسخهای مناسب نیز ارائه میگردید.
به همین دلیل چون این موضوع تقریباً در زمان امام جواد(ع) حل شده، تلقی شده بود، دیگر در مورد امام هادی(ع) که در 8 سالگی و امام زمان (ع) که در 5 سالگی به امامت رسیدند، این پرسشها تکرار نشد.
* امام رضا(ع) در آن دوران زمینههای پذیرش امامت فرزندشان جوادالائمه(ع) را چگونه فراهم کردند؟
- در پاسخ به این سوال به یکی از روایات رجوع میکنم، نقل است؛ روزی یکی از شیعیان در محضر امام رضا(ع) پرسید: مولای من! اگر خدای ناکرده برای وجود مقدس شما حادثه ای پیش آید، به چه کسی رجوع کنیم؟ امام رضا(ع) با صراحت فرمودند: «به پسرم ابوجعفر (امام جواد).» آن مرد از شنیدن این سخن تعجب کرد، زیرا امام نهم (ع) کودکی بیش نبود و آن مرد وی را کم سن و سال دید. امام رضا(ع) از سیمای متعجب و نگاههای تردیدآمیز او، اندیشه ناباورانه اش را دریافت و به او فرمودند: «ای مرد! خدای سبحان عیسی بن مریم (ع) را به عنوان پیامبر و فرستاده خود برگزید و او را صاحب شریعت معرفی کرد، در حالی که خیلی کوچکتر از فرزندم ابوجعفر بود».
حتی امام رضا(ع) برای اثبات امامت حضرت جواد(ع) و پاسخ به این شبهات، گاه از آیات قرآن و دلایل تاریخی بهره میگرفتند و گاهی نیز از تفضلات الهی و تأییدات غیبی استفاده میکردند.
* در میان دریای کمالات الهی امام جواد(ع) دانش ایشان جایگاه رفیعی دارد، دراین باب چه نکاتی قابل طرح است؟
- امام جواد(ع) در مقام رهبری امت اسلام، به عنوان الگوی دانشمندان جوان چنان در عرصه علم و دانش درخشیدند که دوست و دشمن را به تعجب و شگفتی وامی داشت. گفت و گوها، مناظرات، پاسخ به شبهات عصر، گفتارهای حکیمانه و خطابههای آن گرامی، گواه روشنی بر این مدعاست. علی بن ابراهیم از پدرش نقل کرده است که: پس از شهادت امام رضا(ع) ما به زیارت خانه خدا مشرف شدیم و آنگاه به محضر امام جواد (ع) رفتیم. بسیاری از شیعیان نیز در آنجا گرد آمده بودند تا امام را زیارت کنند.
عبدا... بن موسی عموی حضرت جواد(ع) که پیرمرد بزرگواری بود و در پیشانی اش آثار عبادت دیده میشد، به آنجا آمد و به امام جواد احترام فراوانی کرده و وسط پیشانی حضرت را بوسید.
امام جواد(ع) در سنین نوجوانی عالم ترین و آگاه ترین دانشمند عصر خود بودند و مردم از دور و نزدیک به حضورش شتافته و پاسخ مشکلات علمی خود را از ایشان دریافت میکردند.در آن شرایط امام نهم بر جایگاه خویش قرار گرفتند. همه مردم به علت خردسال بودن حضرت با تعجب به همدیگر نگاه میکردند که آیا این نوجوان میتواند از عهده مشکلات دینی و اجتماعی مردم در جایگاه رهبری و امامت آنان برآید؟! مردم حاضر، شاهد گفت و شنود علمی عبدا... بن موسی عموی امام جواد و امام جواد (ع) بودند که از این گفت و شنود علمی شگفت زده شدند و گفتند: ای آقای ما! آیا اجازه میفرمایی مسائل و مشکلات خودمان را از محضرتان بپرسیم؟امام جواد (ع) فرمودند: بلی و آنان مسائل فراوانی را پرسیدند و امام جواد(ع) بدون درنگ و اطمینان کامل همه را پاسخ گفتند. این گفت و گوی علمی در 9 سالگی حضرت رخ داد.
* علم از منظر جوادلائمه (ع) چه جایگاهی دارد؟
- از منظرحضرت جوادالائمه (ع)، علم دو وجه دارد، علمی که در وجود خود انسان ریشه دارد و علمی که از دیگران میشنود و یاد میگیرد. اگر علم اکتسابی با علم فطری هماهنگ نباشد، سودی نخواهد داشت. هر کس لذت حکمت را بشناسد و طعم شیرین آن را بچشد، از پیگیری آن آرام نخواهد نشست. زیبایی واقعی در زبان (گفتار نیک) است و کمال راستین در داشتن عقل. آن حضرت، علم و دانش را یکی از مهمترین عوامل پیروزی و رسیدن به کمالات معرفی میکردند و به انسانهای کمال خواه و حقیقت طلب توصیه مینمودند که در راه رسیدن به آرزوهای مشروع و موقعیتهای عالی دنیوی و اخروی از این نیروی کارآمد بهره لازم را بگیرند. آن گرامی میفرمودند: چهار عامل موجب دستیابی انسان به اعمال (صالح و نیک) است؛ سلامتی، توانگری، دانش و توفیق.
* نوجوانان وجوانان در عرصه تفکر و کسب دانش چطور میتوانند از پیشوای نهم الگو بگیرند؟
- جوانان بر اساس طبیعتی که دارند، برای آشنایی با افکار و اندیشههای متفاوت علاقه شدیدی از خود نشان میدهند. آنان دوست دارند اندیشههای نو و متفاوت را بشناسند و از میان آنها آنچه را که به نظر خود بهتر و کارآمدتر تشخیص میدهند انتخاب کنند. چنانکه امام علی(ع) فرمودند: دل نوجوان همانند زمین خالی(آماده و مستعد) است و هر اندیشه ای که در آن القاء شود، میپذیرد.
بنابراین بذر دانش یکی از مهم ترین سرمایه هایی است که میتوان در دل جوان کاشت و آن را بارور نمود. امام جواد(ع) در پیامی اهمیت علم و دانش را این گونه بیان میکنند: بر شما باد کسب دانش! زیرا آن برای همه لازم است و سخن از علم و بررسی آن امری مطلوب و دوست داشتنی است. برادران دینی را به هم پیوند میدهد و نشانه شخصیت والا و جوانمردی، تحفه مناسبی برای مجالس، دوست و همراه در سفر و مونس غربت و تنهایی است.
از منظر امام جواد(ع) شایسته است که یک جوان مسلمان به علم و دانش روی آورد و آن را به عنوان مونس و یار مناسب برای خود برگزیند، دوستان خود را بر اساس بینش و دانش انتخاب کند و شخصیت اجتماعی خود را به وسیله دانش و علم مشخص سازد، برای مجالس و دیدار دیگران علم هدیه برد و در تنهایی و غربت و سفر، علم و دانش را بهترین همسفر و مونس خود بداند، زیرا علم و دانش، سرچشمه تمام کمالات و ریشه همه پیشرفت هاست